الان دو ماهه كه من دنبال اين ماجرا

یادداشتی بر ترانه «چشماتو ببند» تازه‌ترین کار شروینحاجی‌پور ملودی ترانه زیباست کلیپی هم که تهیه شده ساده و زیباست ولی اشکال اصلی در متن ترانه است که هر طور حساب کنید قابل درک و پذیرش نیست اگر خودش چنین تصنیفی را نوشته که حماقت محض کرده و اگر کس دیگری متن این ترانه را برایش نوشته، خواسته یاناخواسته تیر خلاص را به شروین زده و پوست خربزه ای بوده که زیر پایش گذاشته اند. متن ترانه حتی اگر قرار بوده ماجرای یک شکست عشقی را هم مطرح کند می توانست آن را خیلی هنرمندانه و در لفافه به گونه ای قابل پذیرش و حتی به شکلی که باعث بر انگیختن حس همدردی شنونده شود بیان کند. ولی این ترانه حس انزجار را بوجود می آورد و وقتی در متن ترانه می شنویم که می گوید: من میگم نمیشناسمش تو‌هم بهش نگو چرا موی بچه‌ش فره یا دستاشو و بگیر و نم پس نده این جملات چقدر زشت و تهوع انگیز هستند این دیگر نهایت بی شرمی و دریدگیستچنین بیانی فرسنگها دور از هنر و مردانگی و جوانمردیست از همه بدتر پوستر این ترانه است که در آن خانومی با چهره ای عبوس و افسرده در کنار مردی نشسته و یک پسربچه با مو فر! هم روی زانوی آنها قرار دارد. که با دیدن این تصویر راه هر گونه تاویل و تفسیر دیگری بسته می شود و آب پاکی روی دست ببیننده عکس و شنونده ترانه ریخته می شود که دقیقا او دارد از چه ماجرای بی شرمانه ای حرف میزند. چند ماه پیش شروین که با خواندن ترانه «برای» به یکباره شهرتی جهانی پیدا کرد و ره صد ساله را یک شبه طی کرد با چنین کار سخیفی تمام پشتوانه هنری اش را نابود کرد.ما انتظار داشتیم او با کارهای خیلی قوی تر و بهتری دوباره خود را مطرح کند. همین ملودی اگر روی یک شعر زیبا و با محتوای خوب قرار می گرفت بسیار قابل تحسین بود ولی اکنون او با چنین مت الان دو ماهه كه من دنبال اين ماجرا...